کاروان آسمانی از شهر ما میگذرد…
اگر این متن رو خوندی و اشکات جاری شدن…برای شهدا یک صلوات بفرست
گمنام آشنا سلام!
باز تکرار حضور ناگهان تو و سلامهای دستپاچه من!
هراز چندگاهی تلنگری میشوی به خواب عقربه های ساعت روزمرگی هایم تا فراموش نکنم اروند خروشان و کوسه هایش را.
غواص های گم شده در والفجر۸وکربلای ۴را…
زخم های دهان باز کرده شلمچه و غروب سرخ هویزه را….