سالروز آزاد سازی خرمشهر مبارکباد
خرمشهر را قلب مقاومت نامیده اند و تو اگر مدافعان این قلب
را نشناسی هیچ از مقاومت نخواهی دانست. پس بیا بشناس امیر رفیعی را که
حتی روز آخر مقاومت در فلکه فرمانداری با تیر بارش می ماند و می گوید من می
مانم شما بروید. یعنی بعضی وقت ها یکی باید بماند تا بقیه بروند. بیا
بشناس بهروز مرادی را که شب عملیات آزاد سازی خرمشهر از بچه ها می پرسد
جمعیت خرمشهر چند نفر است و هرکس عددی می گوید و بهروز می گوید: جمعیت
خرمشهر 36 میلیون نفر است. امشب قلب همه ی مردم ایران در خرمشهر می تپد.
بیا بشناس حیدرزاده ی عظیمی نوجوانی که در فتح خرمشهر در دروازه ی ورودی
شهر به شهادت رسید و قبل از شهادتش به بچه ها گفت روی قبرم غیر از این جمله
چیزی ننویسید: (پر کاهی تقدیم به آستان کبریایی.) بیا بشناس زنان صبور
خرمشهر را بیا بشناس زهرا و مریم های مسجد جامع را بیا بشناس زنان و دختران
جنت آباد و غسال خانه را. بیا بشناس بهنام محمدی را. بیا بشناس و ببین
فرمانده ای که فرمانده هست و فرمانده نیست بیا بشناس جهان آرا ها را...
بقیه مطالب در ادامه مطلب
عملیات : بیت المقدس تاریخ : 10/2/1361
محل نبرد : هویزه – خرمشهر سازمان عمل کننده : مشترک با فرماندهی مشترک
رمز عملیات : یا علی بن ابی طالب (ع)
این عملیات ترکیبی از عملیات اصلی و پشتیبانی بود. عملیات پشتیبانی را یک قرارگاه به نام فجر در فکه انجام داد و ضمن عقب راندن دشمن به سمت مرز ،حدود 2000 اسیر گرفت و در منطقه عملیات اصلی ، قسمتی از جاده اهواز – خرمشهر تصرف و تثبیت شد وپیشروی به سمت مرز آغاز شد.از این رو عراق هراسان از تکرار فتح المبین ، عقب نشینی کرد و در عین حال به دفاع از بصره پرداخت .
در مرحله سوم ، تهاجم برای آزادسازی خرمشهر آغاز شد، اما هوشیاری و تمرکز نیروهای دشمن در خطوط دفاعی موجب گردید مأموریت نیروهای خودی به انجام نرسد. در مرحله چهارم که قرارگاه فجر نیز به نیروهای عمل کننده اضافه شد با انسداد جاده خرمشهر – شلمچه موجب شد که نیروهای عراق تسلیم شوند و در نتیجه خرمشهر در ساعت 11 صبح روز 3/3/1361 آزاد گردید . در این عملیات اغلب اهداف مورد نظر تحقق یافت هرچند بخشی از شلمچه و طلائیه در اشغال دشمن باقی ماند.
طی چند قرن هر بار با کشوری درگیر می شدیم یا می جنگیدیم، قسمتی از خاک کشورمان، ایران، را از دست می دادیم. بعضی وقت ها هم بدون درگیری و جنگ، قسمتی از خاک که نه، کشوری را از دست می دادیم؛ نمونه ش بحرین. سرزمینی که فقط هفت سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی آن را از دست داده بودیم؛ یعنی سال 1350. عراق هم با حمایت قدرت های جهانی و با همین خیال آمده بود. و امیدوار بود حداقل خرمشهر را برای خودش نگه دارد که نتوانست.
امام خمینی(ره): خرمشهر را خدا آزاد کرد. این جمله وقتی معنایش مشخص می شود که وضعیت رزمنده های ایرانی در مرحله سوم عملیات بیت المقدس را بدانی؛ آنجا که توان نیروهای رزمنده رو به پایان بود و امیدها برای آزادی خرمشهر کم شده بود.
آنچه از پی می آید تصویری از سختی های مرحله سوم این عملیات است که از زبان یکی از رزمندگان می شنویم: تا به خودمان آمدیم دیدیم از زمین و هوا آتش بر سرمان می ریزد. حتی با توپ های چهار لول ضد هوایی بچه ها را می زدند. خدا می داند چه لحظاتی بود. بالای خاکریز، پایین خاکریز، وسط خاکریز، سینه خیز یا زیگزاگ. هر طور می خواستی حرکت کنی، می زدندت. در محاصره کامل بودیم و هرچه تلاش می کردیم به نتیجه نمی رسیدیم...
محمد جعفر اسدی،از فرماندهان جنگ: (هفت شبانه روز بچه ها جنگیده بودند و به نتیجه ای نرسیده بودیم. نیروی بسیار زیادی در خرمشهر بود، موانع سختی هم درست کرده بودند. نیروها تحلیل رفته بودند. مهمات هم به حداقل رسیده بود...)
سوم خرداد در تاریخ انقلاب اسلامی از با شکوهترین روزهاست و شادترین روز مردم ایران بعد از پیروزی انقلاب است.
سردار سرتیپ احمد غلامپور: ( موقع فتح خرمشهر من در هلی کوپتر در آسمان بودم؛ حدود پنج شش کیلومتری خرمشهر. از آن بالا زیباترین صحنه صف و ستون اسرای عراقی بود که از شهر و سنگرهایشان بیرون آمده بودند و رو به سوی نیروهای ما می رفتند.آن احساس و حالت هیچ وقت از یادم نمی رود)
نبرد خرمشهر سرنوشت جنگ را تعیین خواهد کرد.
خرمشهر تنها سمبل واقعی پیروزی عراق و سمبل مقاومت نیروهای ایران است.
شکستی توهین آمیز و واقعی برای دولت صدام در جنگ 20 ماهه.
از دست دادن مهم ترین و بزرگترین انگیزه عراقی ها.
توانایی ایران برای پیش روی در خاک عراق.
تحقیر ارتش ایران.
این ها عبارت هایی بود که بعد از پیروزی بزرگ ایران در بیت المقدس در رسانه های جهان به چشم می خورد و این ها مبین خوبی هستند جهت اهمیت و اثرگذاری این عملیات.
منبع: کتاب روایت راوی( قلب مقاومت)